Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-01@12:25:14 GMT

فیلمنامه‌نویسان حتی خواب‌های خود را بنویسند

تاریخ انتشار: ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۳۳۲۹۳

به گزارش ایرنا از روابط عمومی موزه سینما، در کارگاه «خلق ایده؛ ساخت فیلمنامه» که در سالن تمدن موزه سینما برگزار شد، جابر قاسمعلی گفت: یکی از راه‌های یافتن ایده، تجربه‌های شخصی خود افراد است و در این میان خواب‌ها خیلی مهم هستند. به همین دلیل پیشنهاد می‌کنم خواب‌هایتان را بنویسید. خیلی وقت‌ها از خواب‌های شما قصه‌های عجیبی درمی‌آید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اینگمار برگمان فیلم ساعت گرگ و میش را بر اساس خوابی که دیده بود، ساخت.

وی در ابتدا گفت: در سینما با حرفه‌های مختلفی مواجه هستیم که وقتی می‌خواهند کار کنند، همیشه یک چیزی در اختیار دارند. مثلا تهیه کننده یک فیلمنامه دارد که بر اساس آن عوامل را انتخاب می‌کند. کارگردان برای شروع کار، فیلمنامه دارد. بازیگرها نیز برای نقش خود متنی دارند که بر اساس آن نقش خود را تحلیل می‌کنند. تنها کسی که برای شروع هیچ چیزی ندارد، فیلمنامه‌نویس است درحالی که نقطه آغاز هر فیلمی با فیلمنامه‌نویس است. فیلمنامه نویس از ایده شروع می‌کند و ایده‌هایی که معمولا فیلمنامه‌نویس برای شروع یک کار انتخاب می‌کند، از راه‌های مختلفی استخراج می شود.

قاسمعلی با اشاره به اینکه تیترها معمولا عنوان ثابتی دارند، گفت: اعتیاد، یک تیتر است که درباره آن فیلم‌های زیادی ساخته شده است که هیچ ربطی هم به یکدیگر ندارند . تیتر فیلم گوزن‌های مسعود کیمیایی، اعتیاد است، خون‌بازی رخشان بنی اعتماد هم درباره اعتیاد است اما قصه‌های آنها هیچ ربطی بهم ندارند. موضوعاتی مانند طلاق، ازدواج و تولد، تیترهایی هستند که بر مبنای آنها فیلم‌های ایرانی و خارجی فراوانی ساخته شده که عمدتا هیچ ربطی به هم ندارند. باید توجه داشت وقتی چند نفر یک تیتر را دستمایه ساخت فیلم قرار می‌دهند، بدین معنا نیست که همگی به یک نتیجه مشترک می‌رسند. زیرا نتایج بر اساس دیدگاه‌ها، شخصیت‌ها، سلیقه ها و پیشینه ها متفاوت خواهد بود.

فیلم«نیاز» برای یک عمر تاریخ سینمای ما کافی است

وی با بیان اینکه کیانوش عیاری در اوایل دهه ۷۰ فیلمی بنام آبادانی ها را ساخت، گفت: عیاری درباره ایده اولیه ساخت این فیلم گفته بود یکی از دوستانش ماشین پیکان داشت که با آن مسافرکشی می‌کرد و تنها وسیله گذران زندگی او بود ماشین او را می‌دزدند که البته بعد از مدتی پیدا می‌شود. عیاری می‌گفت به فکرش رسیده بود که اگر این آدم در چهار ماهی که ماشین نداشت، برای گذران زندگی خود، ماشین شخصی دیگر را می‌دزدید، چه اتفاقی می‌افتاد؟ این همان بحثی است که می‌گویم جایی که واقعیت تمام می‌شود داستان شروع می‌شود.

قاسمعلی با اشاره به حضور علی اکبر قاضی نظام که در کارگاه وی در موزه سینما حضور داشت، گفت: بارها گفته‌ام قاضی نظام یک فیلم به نام «نیاز» دارد که برای یک عمر تاریخ سینمای ما کافی است. زیرا فیلم بسیار خوبی است. در این فیلم دعوا بین دو پسر است که می‌خواهند یک شغل را حفظ کنند و هردو به آن شغل نیاز دارند. تبدیل غیرممکن به ممکن در فیلم این است تا علی که به کار بسیار نیاز دارد، مانند ریک در فیلم کازابلانکا عمل می‌کند. وقتی زندگی رضا، کارگر آذری را می‌بیند، متوجه می‌شود او به کار نیازمندتر است و خودش را کنار می‌کشد. شخصیت، ماجرا و حرکت سه مولفه‌ای هستند که در این فیلم به خوبی دیده می‌شود.

بنویسید تا اتفاق بیافتد

علی اکبر قاضی نظام، فیلمنامه نویس در کارگاهی دیگر که با همین عنوان برگزار شد، گفت: کتابی به اسم بنویس تا اتفاق بیافتد، نوشته شده که پیشنهاد می‌کنم آنرا بخوانید. زیرا من معتقدم تا ننویسید هیچ اتفافی نمی‌افتد. مثلا اگر بگوییم خلق ایده، باید در همان لحظه بتوانیم درباره آن بنویسیم و شروع به خواندن کنیم و نقطه نظرات دیگران را بپرسیم تا متوجه شویم که آیا ایده مورد نظرمان برای ساخت فیلم سینمایی مناسب است یا نیست.

وی با بیان اینکه بهترین فیلم‌های سینمایی دنیا اقتباسی بوده اند، افزود: شما که امروز در موزه سینما سر کلاس من حضور دارید در واقع همکار فیلمنامه نویس من هستید و رابطه استاد شاگردی بین ما وجود ندارد. باید سعی کنیم زیاد بخوانیم و به این نقطه برسیم که خوانده‌هایمان اجازه می‌دهد وارد سینما شویم و یا می‌توانند از روی ایده ما برداشت کنند و فیلمنامه بنویسند.

قاضی نظام با بیان اینکه باید توجه داشته باشیم که نگاه‌ها و دیدگاه‌ها در مواجهه با قصه‌ها متفاوت است، بیان داشت: ممکن است قصه‌ای از دید من خوب نباشد اما از دید شما مناسب باشد و بتوانید آن را تبدیل به فیلمنامه کنید. یادم می‌آید از زنده یاد کیومرث پوراحمد سوال کردند این همه «قصه‌های مجید» را کار کردی، فکر نکردی که شاید بتوانی «مهمان مامان» داریوش مهرجویی را بسازی؟ و پوراحمد در پاسخ گفته بود اتفاقا آن را خواندم و فکر نمی‌کردم از آن فیلمنامه دربیاید اما وقتی مهرجویی آنرا ساخت، متوجه شدم فیلمنامه محکمی از آن درآورده است.

وی ادامه داد: بنابراین تفاوت نگاه در اینجا مشخص می‌شود که مهرجویی می‌تواند «مهمان مامان» را بسازد که فیلم قشنگ و جذابی است که به ذهن پوراحمد نرسیده بود اما کارهای دیگر هوشنگ مرادی کرمانی را توانست به بهترین شکل بسازد.

دائم با دیگر فیلمنامه نویسان صحبت کنید

این استاد دانشگاه تاکید کرد: با فیلمنامه نویسان دیگر دائم صحبت کنید تا تجربیاتشان را در اختیار شما قرار دهند . من هنوز هم اگر فرصت داشته باشم در کلاس فیلمنامه نویسان دیگر شرکت و از تجربیات آنها استفاده می کنم. زیرا امکان دارد نکته جدیدی بگویند که برای من مفید باشد. یادم می‌آید در باشگاه فیلمنامه نویسان ماهی یک بار جلسه تشکیل می‌دادیم و فرید مصطفی که استاد ما در دانشگاه بود، می‌گفت مواردی که در کلاس‌های مختلف فیلمنامه نویسی می‌خوانید همه درست است اما نکته مهم این است که آنها باید ملکه ذهن شود تا در فیلمنامه‌ها از آنها استفاده کنید که حرف بسیار درست و منطقی بود.

وی بیان داشت: روزی استاد دانشگاهم احمد ضابطی جهرمی کلاس تدوین گذاشته بود و من در کلاس او حضور پیدا کردم درحالی که در همان زمان با او داور فیلمنامه بودیم و زمانی که مرا دید گفت، اینجا چه می‌کنی که در پاسخ به او گفتم آمده‌ام تا یاد بگیرم. زیرا برایم مهم است که بدانم از تدوین در فیلمنامه چه استفاده‌هایی می‌شود تا وقتی فیلمنامه می نویسم به تدوین هم دقت داشته باشم.

فرهنگ سینما و تئاتر ۰ نفر محمدرضا جعفرملک برچسب‌ها موزه سینما سینمای ایران فیلمنامه

منبع: ایرنا

کلیدواژه: موزه سینما سینمای ایران فیلمنامه موزه سینما سینمای ایران فیلمنامه فیلمنامه نویسان فیلمنامه نویس موزه سینما قاضی نظام بر اساس خواب ها قصه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۳۳۲۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پل آستر درگذشت

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از آسوشیتدپرس، پل آستر نویسنده مشهوری که ۳۴ عنوان کتاب در کارنامه دارد و تقریبا بیشترشان به فارسی ترجمه و منتشر شده‌اند، بر اثر ابتلا به سرطان در ۷۷ سالگی از دنیا رفت.

وی علاوه بر کتاب‌هایی چون «سه گانه نیویورک»، فیلمنامه نویس «دود» وین وانگ و کارگردان فیلم «لولو روی پل» بود.

آستر با انتشار اولین کتابش با عنوان «اختراع انزوا» با تحسین منتقدان روبه رو شد.

جایگاه او به عنوان یکی از برجسته‌ترین نویسندگان آمریکایی با مجموعه‌ای از سه داستان مرتبط با هم که به عنوان «سه‌گانه نیویورک» منتشر شد، تثبیت شد. این ۳ کتاب شامل «شهر شیشه ای» (۱۹۸۵)، «ارواح» (۱۹۸۶) و «اتاق قفل شده» (۱۹۸۶) هستند. کتاب‌های سه‌گانه برای پرداختن به پرسش‌های اگزیستانسیال، با موضوع رمان پلیسی بازی می‌کنند.

جویس کارول اوتس، رمان‌نویس، در سال ۲۰۱۰ نوشت، آستر برای «داستان‌های پست مدرنیستی بسیار شیک و معمایی‌اش که در آن راوی‌ها بندرت قابل اعتماد هستند و بستر داستان دایم در حال تغییر است، شناخته شد».

داستان های او اغلب با مضامین تصادف، شانس و سرنوشت بازی می کنند. بسیاری از قهرمانان او خود نویسنده هستند و مجموعه آثار او خودارجاعی است و شخصیت‌هایی از رمان‌های اولیه دوباره در رمان‌های بعدی ظاهر می‌شوند.

منتقد مایکل دیردا درباره آثار آستر می‌نویسد: از زمان «شهر شیشه‌ای»، اولین جلد از سه‌گانه‌اش در نیویورک، آستر سبکی شفاف و اعترافی را به کمال رساند، سپس از آن برای نشان دادن قهرمانان سرگردان در دنیایی به ظاهر آشنا استفاده کرد که به تدریج با تهدیدهای مبهم و توهم احتمالی، مملو از ناراحتی فزاینده می‌شوند.

آستر خالق ۱۸ رمان بود که از این میان چندین عنوان به فیلم تبدیل شده اند که «موسیقی شانس» از آن جمله است.

او بعدها خودش فیلمنامه‌هایی نوشت که با فیلمنامه «دود» (۱۹۹۵) با بازی هاروی کایتل، ویلیام هرت و جیانکارلو اسپوزیتو شروع شد. وی با این فیلمنامه جایزه معتبر ایندپندنت اسپرایت را برای بهترین فیلمنامه اول کسب کرد.

همکاری او با وانگ ادامه پیدا کرد و این دو به طور مشترک دنباله‌ای به نام «آبی در چهره» را کارگردانی کردند که دوباره کایتل و اسپوزیتو به همراه لو رید، میرا سوروینو و مدونا در آن بازی کردند. آستر در نوشتن فیلمنامه «مرکز جهان» اثر وانگ نیز نقش دارد.

سال ۱۹۹۸، آستر همراه کایتل، سوروینو و ریچارد ادسون فیلمنامه «لولو روی پل» را نوشت و کارگردانی کرد. او سال ۲۰۰۷ در فیلم «زندگی درونی مارتین فراست» با بازی دیوید تیولیس، ایرنه جاکوب و مایکل ایمپریولی بار دیگر همین وظیفه را انجام داد.

رمان «۴۳۲۱» آستر در سال ۲۰۱۷ در فهرست نهایی جایزه من بوکر قرار گرفت.

کد خبر 6093756

دیگر خبرها

  • درخواست ایران برای انتشار بیانیه ایپس آسیا درمحکومیت اسرائیل
  • میراث «پل آستر» در سینما
  • عکاسی فیلم هیچ‌گاه نمی‌میرد/ سینما و تئاتر هنر فردی نیست
  • پُل آستر درگذشت
  • ماندن در سینما اهمیت دارد/ عکاسی فیلم هیچ‌گاه نمی‌میرد
  • پل آستر درگذشت
  • ابتذال در سینما برآیند تقاضا است/ از کیهان بچه‌ها شروع کردم
  • اعضای هیئت انتخاب رویداد استارت‌آپی فیلمنامه نویسی منصوب شدند
  • گزارش تسنیم از اختتامیه جشنواره خلیج فارس در بندرعباس‌
  • هیئت انتخاب رویداد استارت‌آپی فیلمنامه‌نویسی مشخص شدند